![]() |
۱ـ ریا و تزیور به چه معناست؟
ریا و تزویر به معنی دوروئی و یا چند شخصیتی نیز اطلاق میشود و همچنین میتوانیم بگوئیم ریا نوعی حیله است و ما با حیله از خود شکلی غیر از آنچه هستیم نشان میدهیم. فرد ریاکار معمولاً دارای یک ترس درونی نیز هست که خود را به شکل و صورتی نمایان میکند که آنچه در حقیقت است پنهان بماند. مثلاً وقتی ما از امری احساس خطر میکنیم خود را پنهان میکنیم، میتونیم بگیم ریا و دوروئی هم نوعی پنهان شدن هست یا پنهان کردنِ حقیقت بهدلیل ترس و وحشت، البته همیشه هم بهدلیل ترس نیست، گاهی هم برای فریفتن دیگران برای سودجوئی نیز میباشد. پس میبینیم که ریا ریشه در عواملی چون سودجوئی، ترس و خلاصه عدم ایمان و اعتماد دارد. کسی که ایمان دارد نیازی به این ترفند و حقّه ندارد. ایمان به خداوند به ما اطمینانی میدهد که نیاز به نقشبازی کردن نخواهیم داشت. در لغتنامه دهخدا، ریا و تزویر را آراستن و نیکوکردن موضوعی و همچنین آراستن و تزئین دروغ و مکر و فریب کردن، یا نفاق و دورنگی و فریب، حیله و نیرنگ معنی کرده است.
از طرفی هم میتوانیم در مورد ریا و دورنگی از نقطه نظر روانشناختی اینطور نگیم که یک موضوع تربیتی بوده و معمولاً انسانها مورد تعلیم و تربیت نادرست قرار گیرد و همچنین تعلیم و تربیتی که از روی ترس و وحشت باشد باعث بروز دورنگی و ریا در انسانها میگردد. حتماً همه ما این تجربه را در زندگی خود داشتهایم که از بزرگترها یا اطرافیان و دوستان در جامعه شنیدهایم که یکدیگر را پنهانکاری و فریبتن دیگران یا از روی ترس یا بهدلیل سودجوئی توجیه میکنند.
۲ـ آیا با ریاکاری میتوان در زندگی موفق بود؟
شاید به ظاهر چنین بهنظر آید، ولی در حقیقت چنین نیست. با ریا و دوروئی ما دیگران را شاید فریب دهیم، ولی خود و خدای خویش را هرگز نمیتوانیم بفریبیم. انسان ریاکار به نوعی انسانی دروغگو بوده، ریاکارای و دروغگوئی در وجود او همچون سمّی کشنده فعالیت خواهند کرد و بر روح و روانش تأثیر گذاشته و به او مرگ تدریجی میبخشد. من فکر میکنم همانطور که جسم مادیمان توسط بیماریها و ویروسها و میکروبها دچار ضعف و به مرگ نزدیک میشود، روح و روانمان هم با دروغ و ریا و تزویر به ضعف و تاریکی کشیده شده و به دره تاریک مرگ نزدیک میگردد. متأسفانه این روزها خیلیها از ریا و تزویر و حقّه و دروغگوئی به زرنگی یاد کرده و غافل از اینکه چه آسیبی به روح و روان خویش خواهند رساند آن را بهعنوان روش زندگی خود در پیش میگیرند و آنقدر در آن میمانند و براساس این روش بیمارگونه زندگی میکنند و دیگران را نیز تشویق به آن میکنند که کاملاً قبح آن از بین رفته و نهتنها آن را روشی اشتباه و نادرست نمیدانند که آن را زرنگی و زیرکی خود دانسته و در آن اصرار هم میورزند.
امیدوارم روزی برسد که همه انسانها و جوامع دست از روشهای نادرست زندگی برداشته و به خودشناسی درست و صحیح از خود دست یابند تا بتوانند به زندگی که خداوند برایمان تدارک دیده دست یابند که آن، زندگی جاودان است.
۳ـ بهنظر شما بدترین نوع ریاکاری چیست؟
همانگونه که در مورد ریاکاری صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که ریاکاری و تزویر همان دروغ و فریفتن دیگران است و بدترین نوع فریب، فریفتن در معنویت است. یعنی اینکه ریاکاری در امور روحانی و معنوی و
سوء استفاده به واسطه امور درونی و روانی مثلاً وقتی ما خود دَم از روحانیت و معنویت بزنیم و در خفا و در
پشت پرده آنچه را منع کردهایم انجام دهیم و از طرفی آنچه را که امر میکنیم، از انجام آن خودداری کنیم، دیگران را به اسم معنویت و روحانیت در بند کشیم و آنها را مورد سوء استفاده قرار دهیم، بدترین نوع ریا و تزویر خواهدبود. همانگونه که حافظ هم در این مورد میگوید:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
و همچنین عطّار نیشابوری چنین میسراید: در شریعت حیله و تزویر نیست هرکسی اندر شریعت پیر نیست
پس باید بسیار هوشیار و آگاه باشیم به آنچه میگوئیم و توصیه میکنیم. ببینیم آیا به آنچه میگوئیم عمل هم میکنیم یا اینکه فقط امر و نهی کرده برای خودمان تبصرههای خاصی گذاشته و قانون بر قانون یا حکم بر احکام میگذاریم. در جلوی مردم و در انظار عموم به نیکی رفتار کرده، ردای بلند میپوشیم و به روحانیت رفتار میکنیم و در حفا هر کاری که دوست داریم انجام میدهیم. همانگونه که خداوند میفرماید: «پس هرگاه صدقه میدهیم آن را با ساز و کرنا اعلام نکنیم، چنانکه ریاکاران در خیابانها چنین میکنند تا مورد ستایش مردم قرار گیرند، یقین بدانیم که آنان اجر خود را یافتهاند.»
۴ـ با انسان ریاکار و دورو چگونه باید رفتار کرد؟
مهّمترین کاری که نسبت به افراد ریاکار و دورو باید انجام داد، ایناستکه از آنها پیروی نکنیم و ما همچون آنها نباشیم. به قول لقمان حکیم که میگوید: ادب از که آموختی؟ گفت از بیادبان. ما هم میتوانیم از آنها بیاموزیم که همچون آنها نباشیم و همچنین میتوانیم برایشان دعا کنیم که از این بیماری و مسمومیت نجات یافته و شفای خود را بهدست آورند و به آنها به چشم بیمارانی روحی روانی نگاه کنیم وقتی ما به آنها به چشم بیمار بنگریم، اوّل اینکه به آنها به دیده نفرت نمینگریم و با نگاه ترحم و مهر برایشان دعا کرده و از خداوند نجات و شفایشان را خواهیم خواست و دیگر اینکه دست از قضاوت کشیده و آنها را مورد داوری قرار نخواهیم داد و همچنین این طرز نگرش به ما هم کمک میکند که از آنها پیروی نکرده و بهدنبالشان راه نیفیتم، بلکه هوشیاریم که ما به این مرض گرفتار نشویم و به قول حافظ شیرازی که چنین میسراید:
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
برخورد دیگری که نسبت به انسان ریاکار بهتر است داشته باشیم ایناستکه با او همنشین نشویم چون این بیماری بسیار مسری بوده و به مرور زمان و بدون اینکه متوجّه شویم بر ما نیز سرایت میکند، مگر اینکه کاملاً آگاه باشیم و با مراقبه با اینگونه افراد مواجه شویم.
۵ـ آیا شما فرد ریاکار را یک بیمار میدانید؟
ببینید، من فکر میکنم بیماری یعنی آنچه که ما رو از حالت طبیعی خارج میکند و به مرور باعث ضعف و ناتوانیمان میشه. خب، ریا و دورنگی هم ما رو از حالت طبیعی خارج میکنه چون ما با ریا و دورنگی حقیقت وجودمان رو پنهان میکنیم و حالت طبیعی ما در پشت حیله ریا مخفی خواهد موند و از طرفی ما برای ریا و دورنگی انرژی بسیاری باید صرف کنیم، کلی دروغ باید بگیم و کلی نقشهائی رو باید بازی کنیم که از آنِ ما نیست و بعد از اون هم باید همیشه نگران این باشیم که نکنه دستمون رو بشه و لو بریم. خلاصه همه اینها اوّل از همه روی روح و روانمون تأثیر گذاشته و وجود روحانیمونو درگیر میکنه پس میتونیم ازش بهعنوان یک بیماری
روحی روانی یاد کنیم.
همچنین باید بگم که شروع این بیماری ریشه در کودکی داشته و از زمانیکه ما کودک خود را برای بهتر جلوه کردن در میان خانواده و جامعه مجبور به نقش بازی کردن میکنیم و همچنین وقتی کودک شاهد نقش بازی کردن والدین و بزرگترهایش است جریان بیماری در او آغاز میگردد.
پس به قول مولانا:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو واندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
اپیدمی ریا و تزویر ؛ مرگ اعتماد!
نقدی بر یك خصیصه رفتاری ما ایرانیان
عصرایران ؛ عباس رضایی ثمرین - چشمان خود را ببندید و روزی را تصور کنید که هر آنچه در مورد اطرافیانتان به دیگران گفتهاید به گوششان برسد، یا هر آنچه که در مورد آنها از ذهنتان گذشته، برایشان برملا شود، روزی که پردهها برافتد و رنگ رخسار و سرِّ درون همه آدمها یکی شود...حق دارید که وحشتزده چشمانتان را باز کنید و از مرور چنین کابوسی صرف نظر کنید! باید وحشتناک باشد، حتی تصورش هم رعشه بر اندام آدمی میاندازد، بعید است در هیچ کجای دنیا این همه تفاوت میان رفتار ظاهری آدمها و منویات درونیشان، وجود داشته باشد.
بررسی رفتارهای فردی و فرایندهای رفتاری جمعی در کشورمان- از سطوح خرد همچون آنچه ذکرش رفت گرفته تا سطوح کلانتر- نشان میدهد که از دیرباز به دلایل متعدد فرهنگی، سیاسی، تاریخی و حتی جغرافیایی، سطحی از رفتارهای دوگانه و تزویر در لایههای مختلف جامعه ما نهادینه شده و بر این اساس، بسیاری از روابط میانفردی انسانهای درون جامعه شکل گرفته است. مظاهر و مصادیق این آسیب مهم فرهنگی، به قدری در رفتارهای روزمره بسیاری از ما مشهود است، که انکار آن اگر هم غیرممکن نباشد، قطعاً بیهوده به نظر میرسد.
كافی است كمی به اتفاقاتی كه هر روز با آنها دست به گریبانیم، فكر كنیم، هر كداممان به فراخور موقعیتی كه داریم، بیتردید موارد متعددی از حوادثی را كه حاكی از دورویی و ظاهرسازی اطرافیانمان بوده را به یاد میآوریم. فراتر از آن اگر فقط كمی با خودمان صادق باشیم، قطعاً موارد متعددی را كه خودمان رفتاری دوگانه از خود بروز دادهایم را هم به یاد خواهیم آورد.
شیوع این خصیصه رفتاری آسیبزا در جامعه به شكلی بوده که حتی از دید برخی خارجیها نیز پنهان نمانده است؛ به عنوان نمونه، چندین سال پیش، یک گزارشگر خارجی، به قصد ساخت یك مستند از مناسبات انسانی جامعه ایرانی، به كشورمان سفر كرده بود، گزارشگر مذکور یک مسلمان رنگینپوست به نام «رَگی» بود که شهر تهران را برای ساخت مستندش انتخاب کرده بود.
نکته جالب توجه داستان این بود که رگی، با مونتاژ تصاویری که از رفتارهای متفاوت بعضی خانوادهها در حوزه عمومی و حوزه خصوصی گرفته بود، بخشهای مهمی از مستندش را به انعکاس رفتارهای دوگانه ایرانیان و تبیین شیوع اپیدمیک این پدیده در جامعه ایران اختصاص داده بود.
این مکانیسم فرهنگی آسیبهای شوم و بنیانکن فراوانی را به دنبال دارد، آسیبهایی كه از فرط فراگیری، اثباتشان نیازی به پافشاری ندارد؛ در جامعهای که رفتارهای دوگانه، اینچنین در تار و پودش ریشه دوانده، آدمها خودبهخود به سمت دروغ هل داده میشوند که نفاق و دورویی، پیشینه دروغ است.
در چنین جامعهای «اعتماد» روزبهروز نحیفتر شده و «بدبینی» به سکه رایج مُلک تبدیل میشود. «صداقت» همچون گوهری نایاب میشود، «دروغ» همه سطوح زندگی آدمها را در مینوردد و «خیانت» بنیان بسیاری از روابط را برباد میدهد. همیشه چیزی برای پنهان کردن وجود دارد، حتی در صمیمانهترین روابط. صراحت حلقه مفقوده روابط انسانی است و خالهزنکبازی، دوبههمزنی و این دست رفتارهای تهوعآور بخش مهمی از مناسبات میان آدمها را تشکیل میدهد.
درجامعهای كه رابطهاش با اعتماد، چیزی در حد رابطه «جن و بسمالله» باشد، بنیان بسیاری از خانوادهها از حیث سستی به لانه عنكبوت پهلو میزند، در چنین جامعهای است كه دادگاههای خانواده روز به روز شلوغتر میشود و آمارها وحشتناکتر و تکاندهندهتر از همیشه.
افسردگی و پرخاشگری، از دیگر پیامدهای مهم دورویی است، جایی كه تزویر در آن رخنه كند، بازار «دور خوردن» و «بازی خوردن» رونق پیدا میكند و به همین اعتبار عصبیت و افسردگی همهگیر شده و جامعه چهرهای خشن و ناپایدار پیدا میكند.
نظرسنجی غیرخصوصی در چنین جامعهای، شوخی مضحکی را میماند که اتکا به نتایجش، فقط از افراد سادهلوح سر میزند. در جایی که آنچه در ذهن افراد میگذرد، با آنچه که به زبان میآورند، هیچ مطابقتی ندارد، ممکن است مخفی نبودن آراء رایدهندگان، نتایج یک رایگیری-در سطوح مختلف- را از زمین تا آسمان تغییر دهد. به همین اعتبار در چنین جامعهای، تحلیل کنشهای جمعی سخت و پیشبینی نتایج این کنشها تقریباً غیرممکن میشود، نتایجی که در بسیاری از مواقع-از جمله در خیلی از انتخاباتها-، حیرت ناظران را بر میانگیزد و معادلات را بر هم میزند.
آسیبهای منتج از تزویر و دورویی، به مواردی كه ذكرش رفت، منحصر نیست، اما مهمتر از همه این آسیبها و مصائب، رویكردی است كه ما نسبت به آنها داریم، مقدمه حل مشكلات، پذیرش وجود آنهاست و درد اینجاست كه چنین پذیرشی در قاموس بسیاری از ما نمیگنجد.
اینجا ویروس مُسری «انكار» گریبان خیلیها را گرفته و انرژی آدمها بیش از آنكه صرف حل مشكلات و رفع نارساییها شود، در مسیر انكار آنها هزینه میشود، همین روحیه است كه به بسیاری از سطوح كلان مدیریتی كشور نیز سرایت كرده و خیلی از مسئولان، در مواجهه با انتقادات و كاستیها، آنها را از اساس انكار و تكذیب میكنند، از همین رو، از آنجا نقد معمولاً «درد» دارد و فراتر از آن همه ما به نقد دیگران عادت كردهایم و میانهای با خودانتقادی نداریم، ممكن است انتقاد از روحیه دورویی و تزویر ما نیز مثل خیلی از نقدهایی كه به خلقیاتمان وارد است، با دیوار بلند حاشا مواجه و انكار شود.
اما متاسفانه وجوه غمانگیز و سیاهیهای ناشی از دورویی آدمها، به قدری در سطح جامعه ما فراگیر شده كه انكار دردی از هیچ كس دوا نمیكند، بپذیریم یا نپذیریم، این روزها دیوار بیاعتمادی میان آدمها، بلندتر از همیشه است و جامعه پر است از آدمهایی هر روز تنهاتر میشوند و چه چیزی دردناكتر از اینكه آدمها تنها باشند، آنهم در میان انبوهی از خلق كه همه ادعای دوستی میكنند اما آداب آن را به جای نمیآورند.
مترادف تزویر: تغابن، تقلب، حیلت، حیله، خدعه، دستان، دوال، دورویی، ریا، ریاکاری، زرق، سالوس، شید، شیله پیله، ظاهرسازی، ظاهرنمایی، غدر، فریب، فریبکاری، فسوس، کید، مکر، منافقت، نیرنگ، دروغ پردازی کردن، دورویی کردن، فریب دادن، مکر ورزیدن، گول ز
معادل فارسی: فریب دادن، ترفند، دورویی، فریب، نیرنگ
معنی تزویر در لغت نامه دهخدا
تزویر. [ ت َزْ ] (ع مص ) بیاراستن. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). آراستن و بر پای داشتن چیزی را و راست و نیکو کردن آن. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بیاراستن و نیکو گردانیدن و راست کردن چیزی. (آنندراج از کنز). آراستن و بر پای داشتن چیزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). آراستن دروغ را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مکر و فریب کردن و بیاراستن دروغ. (غیاث اللغات ). تزیین دروغ. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). فهو مزور؛ ای سموه ُ بالکذب. (متن اللغة). || (اِ) فریب و مکر و دروغ و دورویگی و نفاق و غدر و حیله و ریو. تلبیس. (ناظم الاطباء) : تمویه وتزویرآنها مرا در خشم او افکند. (کلیله و دمنه ).
معنای ریا[ویرایش]
ریا عبارت است از ظاهر سازی و تظاهر به عمل نیک، بدون آنکه غرض اصلى انجام دادن آن باشد؛ بلکه مقصود، نمودن آن به دیگران به منظور پاکدامن و نیکوکار جلوه دادن خویش باشد، در حالى که در واقع چنین نیست. ریا در عبادت با انجام دادن عبادت براى غیر خدا به قصد خود نمایى و نشان دادن آن به مردم تحقق مىیابد. مقابل آن اخلاص قرار دارد.
بطلان عبادت به واسطه ریا[ویرایش]
اخلاص شرط صحّت عبادت و ریا در آن حرام [۱]و موجب بطلان عمل است. [۲] [۳]
انواع ریا در عبادت[ویرایش]
بطلان عبادت با ریا چند گونه متصور است:
۱. عبادت تنها به قصد خودنمایی و نشان دادن به دیگران انجام گیرد.
۲. عبادت هم به قصد امتثال امر خدا و هم به قصد خودنمایى انجام گیرد؛ بدین گونه که هریک از ریا و امتثال در عبادت دخیل باشد و محرّک عبادت کننده هر دو امر، توأمان باشد.
۳. هریک از ریا و امتثال امر، انگیزهاى مستقل براى عبادت باشد؛ به گونهاى که هر کدام بدون ضمیمه دیگرى براى صدور عبادت از فرد کافی باشد؛ هرچند هر دو در عبادتى جمع شدهاند.
۴. امتثال، انگیزهاى مستقل باشد؛ به گونهاى که به تنهایى در صدور عبادت از فرد کافى باشد؛ لیکن ریا انگیزهاى تبعی باشد؛ به گونهاى که به تنهایى محرّک شخص بر عبادت نگردد.
قول به عدم بطلان در دو صورت آخر به سید مرتضى از قدما نسبت داده شده است. [۴] [۵]
ریا در بعض عبادت[ویرایش]
در بطلان عبادت به ریا فرقى بین ریا در تمامى عبادت یا جزئى از آن، اعم از اجزاى واجب و مستحب نیست. [۶] برخى، ریا در جزء مستحب، مانند قنوت را موجب بطلان عبادت ندانستهاند. [۷]برخى دیگر، ریا در جزء واجب را موجب بطلان همان جزء دانسته و گفتهاند: در صورت تدارک آن با اخلاص، به شرط عدم استلزام محذوری، مانند از بین رفتن موالات عبادت صحیح است. [۸]
ریا در مقدمات عبادت[ویرایش]
ریا در مقدمات عبادت، مانند رفتن به مسجد جهت گزاردن نماز و یا پس از عبادت و یا در اعمال خارج از ماهیّت عبادت، مانند تحت الحنک انداختن در نماز موجب بطلان عبادت نیست، مگر آنکه ریا- در صورت آخر- به ریا در نماز گزاردن با تحنّک برگردد، که در این صورت موجب بطلان آن مىشود. [۹]
ریا در خصوصیت عمل[ویرایش]
ریا در خصوصیات عمل- ونه اصل آن- مانند ریا در گزاردن نماز در مسجد یا اول وقت یا با جماعت نیز- بنابر قول برخى- موجب بطلان عبادت مىشود. برخى در بطلان عمل به آن اشکال کردهاند. [۱۰] [۱۱]
ریاکاری چیست و ریاکار کیست؟
فاصله بین عمل و ریا چیست ؟
چه طور متوجه شویم عمل ما، ریا هست یا از روی بندگی؟
"ریا" مشتق از کلمه "رؤیت" است[۱] و به معنای « تظاهر کردن به نیکی، دورویی و نفاق [۲]و انجام کار برای نشان دادن به دیگری آمده است.»[۳] و در اصطلاح، عبارت است از آن که انسان بخواهد با ارائه کارهای نیک خود، مقام و منزلتی در دل مردم پیدا کند و این مطلب اگرچه در تمامی کارهای خوب امکان دارد، ولی نام ریا در اصطلاح شرعی، مخصوص است به اینکه آدمی در انجام عبادات، چنین قصدی داشته باشد.[۴] از بیان برخی علمای اخلاق استفاده میشود که ریا اختصاص به اعمال عبادی نداشته و شامل سایر افعال غیر عبادی انسان نیز میگردد.
امام خمینی(ره) در این باره میفرمایند: «ریا عبارت است از نشان دادن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده و یا اعمال حقه به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن نزد آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی».[۵]
ریا در قرآن:
کلمه ریا پنج بار در قرآن کریم ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
«ای کسانی که ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید؛ همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می کند؛ و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی آورد؛ ... آنها از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند؛ و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی کند».[۶]
در این آیه دو عامل بطلان عمل مطرح شده است. "منت و آزار" و "ریا "، که اولی بعد از عمل می آید و دومی مقارن با عمل و باعث می شود که اعمال نیک از بین رود.[۷]
«و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود( به سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و(مردم) را از راه خدا باز می داشتند؛(و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل می کنند احاطه (و آگاهی) دارد».[۸]
«و آنها كسانی هستند كه احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میكنند و ایمان به خدا و روز باز پسین ندارند؛ (چرا كه شیطان، رفیق و همنشین آنهاست؛) و كسی كه شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است».[۹]
همچنین در آیات ۴-۷ سوره ماعون و ۱۴۲ نساء، اعمال ریاکارانه مورد نکوهش قرار گرفته است.
ریا در روایات:
در روایات معصومین(ع) نیز به مسئله ریا توجه فراوانی شده است، به طوریکه به راحتی می توان فهمید که اساس و زیربنای سعادت انسان بندگی خالصانه است و اگر بنده ای عملی را انجام دهد که در آن ریا باشد اثری نداشته و در پیشگاه خداوند پذیرفته نیست. به دلیل کثرت فراوان اینگونه روایات، تنها به تعداد محدودی از آنها اشاره می گردد.
پیامبر اکرم(ص) در حدیثی میزان و ملاک صعود اعمال را که موجب خوشحالی فرشتگان و قبولی درگاه الهی می گردد، اخلاص قرار داده و اعمالی را که به جهت ریا و خودنمایی انجام پذیرفته است، مردود و موجب قرار گرفتن در سجین[۱۰] معرفی می نماید.[۱۱]
همچنین ایشان در روایتی دیگر می فرمایند: «بهشت سخن گفت که من حرام هستم بر هر بخیل و ریاکننده ای»[۱۲]
در صحیفه سجادیه، امام زین العابدین(ع) پاکیزگی از ریا و تظاهر در اعمال را نیز از خداوند متعال خواسته است[۱۳] و حدیثی از امام علی(ع) روش بی نیازی از عذر خواهی از خداوند و واگذاری به غیر را، ترس از خدا و عمل بدون ریا و خودنمایی معرفی نموده است.[۱۴]
اقسام ریا:
ریا را از جنبه های گوناگون می توان تقسیم کرد:
۱. ریا در عقیده: این قسم از جمیع اقسام ریا سخت تر، عاقبتش بدتر و ظلمتش بالاتر است. صاحب این ریا اگر در واقع معتقد به آن امری که ارائه می دهد نباشد، از جمله منافقین می باشد که مخلد در نار و هلاکت ابدی است و عذابش از تمامی اهل جهنم بیشتر است و اگر فردی معتقد باشد، ولی برای منزلت پیدا کردن در قلوب مردم، اظهار کند، این شخص گرچه منافق نیست ولی این ریا باعث می شود که نور ایمان از قلب او بیرون رفته و ظلمت کفر به جای آن وارد شود؛ زیرا این فرد گرچه در اول امر مشرک است به شرک خفی -زیرا که معارف الهیه و عقاید حقه را که باید خالص برای خدا باشد، به مردم تحویل داده و غیر را در آن شریک قرار داده و این عمل قلبی از برای خدا نبوده- ولی این ملکه خبیثه، کار انسان را منجر می کند به اینکه خانه قلب مختص به غیر خدا شود و کم کم ظلمت این رذیله سبب می شود انسان بی ایمان از دنیا رود.[۱۵]
۲. ریا در عمل:
ریا در اعمال به دو گونه است:
۱. عبادات واجبه: این قسم از ریا بدین معنی است که فرد با وجود اینکه معتقد به مبدأ و معاد است در اصل عبادات واجبه خود ریا کند. چنین فردی گرچه در خلوت، روزه و نماز و زکات و ... را ترک می کند اما در انظار عموم، برای جلب قلوب مردم و یا رفع تهمت از خود نماز می خواند، روزه می گیرد و امثال این ها. و قصدش در انجام این فرائض، اطاعت اوامر الهی و یا رسیدن به ثواب آنها نیست، بلکه تنها هدفش نشان دادن به مردم است.[۱۶]
۲. ریا در مستحبات: این نوع ریا نیز مذموم و مهلک است، ولیکن به درجهای پایین تر از قسم قبل. به طور مثال چنین شخصی در خلوت، نوافل شبانه روزی، نماز شب و روزه های مستحبی را به جا نمی آورد، اما در حضور مردم رغبت به این اوصاف داشته باشد و هدفش از انجام این اعمال آن است که در نظر مردم یک انسان مقدس جلوه کند.[۱۷]
۳. ریا در گفتار: ریا در گفتار آن است که برای جلب توجه مردم و جای گرفتن در دل آنها هر جا که رسید، مشغول به موعظه و پند و اندرز گردد و سعی کند مردم را به یاد خدا بیندازد و مخصوصا کلماتی از پند و اندرز را حفظ کرده و به عنوان تکیه کلامش بیان می کند.[۱۸]
۴. ریا در شکل و هیئت بدنی: بدین شکل که شخص، قیافه خود را ژولیده نموده و به هنگام راه رفتن سرش را بیش از حد به زیر می اندازد و آهسته قدم بر می دارد و اثر سجده را بر پیشانی باقی می گذارد و یا خود را به شکل و قیافه علمای بزرگ در آورده و می خواهد از این طریق خود را در صنف آنان قرار دهد، در حالی که از علم و دانش بهره کافی ندارد.[۱۹]
۵. ریا در معاشرت: شخص ریاکار وسایلی را فراهم می کند تا علما و مقدسین به دیدن او بیایند تا مردم بگویند فلانی کسی است که بزرگان دین به دیدنش می آیند و گاهی شخصیت های دنیایی را به طرف خود می کشد تا نشان دهد مورد احترام همه طبقات است.[۲۰]
علل و عوامل ریا:
از میان علل و عوامل ریا، دو چیز است که بیشتر خودنمایی کرده، بلکه ریشه و اساس علل دیگرند:
۱. عدم شناخت خدا: اگر کسی خدا را شناخته و معتقد باشد که در نظام هستی مؤثری غیر از او وجود ندارد و از احدی بدون رضای او کاری ساخته نیست، دیگر امید فیض و بخشش از دیگران ندارد، چه رسد به آنکه اعمال خود را برای آنان انجام دهد.
۲. حب جاه و مقام: این حب جاه و مقام است که فرد را وادار به ریا می کند تا بدین وسیله در انظار مردم برای خود کسب آبرویی کند و ریشه حب جاه و مقام نیز حب دنیا است.[۲۱]
نشانه های ریا:
اگر کسی در خلوت و تنهایی رغبت به عمل و عبادتی نداشته باشد ولی وقتی در انظار عموم قرار می گیرد، از کسالت فارغ شده و حالت نشاط پیدا می کند، این شخص ریاکار و عمل او ریایی است.
امام صادق(ع) از امیرالمومنین علی(ع) نقل می فرمایند:: " ریاکار دارای سه علامت است: هنگامی که مردم او را (در حال عمل و عبادت) ببینند نشاط پیدا می کند (ولی در حال عبادت) اگر تنها باشد کسل می شود و دوست دارد که در همه امور از او تعریف کنند".[۲۲]
آثار ریا:
ریا علاوه بر اینکه در بسیاری از موارد موجب بطلان عمل میگردد آثار و نتایج بسیار زیانباری را به دنبال خواهد داشت، از جمله:
۱. شرک: در روایات اسلامی از ریا به شرک تعبیر شده و انسان ریاکار مشرک خوانده شده است، چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «هر ریایی شرک است.[۲۳] و رسول اکرم(ص) ریاء را شرک اصغر دانستند.»
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «بی تردید مخوفترین چیزی که از آن برای شما بیمناکم شرک اصغر است. پرسیدند: شرک اصغر کدام است؟ حضرت فرمودند: ریا. خداوند در روز قیامت، هنگامی که جزای بندگانش را می دهد به ریاکاران می گوید بروید نزد آنان که برای آنان عبادت کردید و ببینید آیا پاداش اعمال خود را نزد آنان می یابید یا نه».[۲۴]
۲. نفاق: ریاکاری جزء صفات منافقین دانسته شده و اصولاً ریا جز دورویی و تفاوت ظاهر و باطن چیز دیگری نیست؛ زیرا چیزی را به مردم ارائه میدهد که خود در باطن به آن معتقد نیست. قرآن کریم در این باره می فرماید:
«منافقین می خواهند خدا را فریب دهند، در حالی که او آنان را فریب می دهد و هنگامی که به نماز برمی خیزند با کسالت برمی خیزند و در برابر مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند».[۲۵]
۳. حبط اعمال: انسان ریاکار اگر اعمال صالح دیگری هم داشته باشد، به خاطر حالت ریایی که دارد، اعمال صالح او نیز باطل می گردد و دیگر استحقاق ثواب نخواهد داشت. چنانچه رسول(ص) فرمودند: «از خدا بترسید و از ریا اجتناب کنید، زیرا ریا شرک به خداست و برای ریاکار در قیامت چهار اسم است و او را با چهار نام می خوانند: ای کافر! ای فاجر! ای غادر(مکار)! و ای خاسر(زیان دیده و ورشکسته)! عمل تو از بین رفته و اجر تو، باطل گردیده است و برای تو در این روز نصیب و بهره ای نیست».[۲۶]
۴. تحقیر خدا: هر کاری انسان انجام می دهد به انگیزه جلب منفعت و یا دفع مفسده است، عملی که ریاکاران برای غیرخدا و نشان دادن به مخلوقین و جلب توجه آنان، انجام می دهند، نیز مطابق همان قاعده است. این نشانه آن است که اینان مخلوق را قادرتر از خالق دانسته و توجه خود را به مخلوق معطوف داشته اند و خود را مقرب مخلوق قرار داده و تقرب مخلوق را بهتر و مفیدتر از تقرب به خالق دانسته اند، و آن جا که کار را هم برای خدا و هم برای مخلوق انجام می دهند، خدا را تا حد مخلوق پایین آورده اند، آن چنان که عمل را برای هر دو انجام داده اند، و این از اکبر کبایر است.[۲۷]
درمان ریا:
برای درمان صفت رذیله ریا راه های مختلفی بیان شده است که به اختصار بیان می شود:
الف. درمان علمی:
۱. از بین بردن روحیه جاه طلبی و مقام خواهی: برای درمان ریا لازم است انسان توحه داشته باشد که رغبت آدمی به هر چیزی برای آن است که خیال می کند خیری در آن بوده و سودی نصیب او می گردد، یا در حال و یا در آینده. ولی اگر بداند کاری که مورد نظرش می باشد لذتی فعلی است و در آینده زیان و رنجی را به همراه دارد، به آسانی می تواند از آن کار صرفه نظر کند.[۲۸]
۲. تقویت ایمان و رسیدن به مرحله یقین: به طور کلی درمان ریا و دیگر بیماریهای قلبی، تقویت ایمان و کوشش برای رسیدن به درجه یقین است. چنانچه اگر کسی به درجه یقین برسد، همان نور یقین، تاریکی ها و آلودگی های قلب او را اصلاح می کند. و کسی که خدا را در همه حال حاضر و ناظر می بیند، چگونه می تواند در حضور او عبادت را به منظور مخلوق انجام دهد.[۲۹] یکی از سالکان حقیقی الهی در درمان رذایل اخلاقی(به ویژه درمان ریا) پس از بیان اینکه سرچشمه تمام رذایل را ضعف شناخت خداوند می داند، فرموده است: «همه رذایل را انس گرفتن با خداوند در عبادت، رفع و دفع می کند و اگر انسان بداند که خداوند متعال در همه حالات و زمانها از هر خوبی، خوب تر است، از انس با او منصرف نخواهد شد».[۳۰]
ب. درمان عملی:
۱. مخفی کردن عبادت: تا آنجا که می تواند اعمال خود را پنهانی انجام دهد و آن قدر بر این عمل مداومت داشته باشد که نفس او به پنهان داشتن عادت کند و به علم و اطلاع خداوند قناعت ورزد و طمعی به دیگران نداشته باشد.[۳۱]
۲. مداومت بر اخلاص عمل: فرد مرائی باید در اعمال خود دقیق شود و از نفس خود در هر عملی که انجام می دهد حساب بکشد و ببیند که آیا این کار را برای خدا انجام داده یا غیر. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «خداوند می فرماید: من بهترین شریک هستم. هرکس در عملی که انجام می دهد دیگری را شریک سازد، تمام اعمال او را نمی پذیرم جز عملی که خالص برای من باشد.»[۳۲]
ریا در قرآن
پرسش : خداوند چگونه در قرآنبه مذمت از ربا پرداخته است؟پاسخ اجمالی: «ريا» نقطه مقابل «اخلاص» و يكى از ابزارهاى مهّم شيطان براى گمراه ساختن انسان هاست. در آیه 264 سوره بقره، ريا عامل بطلان و نابودى اعمال نيك معرفى شده و نشان مى دهد كه شخص ريا كار ايمان به خدا و روز آخرت ندارد. در آیه 142 سوره نساء، ريا را يكى از اعمال منافقان می داند. آيه 38 سوره نساء، اعمال ريائى را همرديف عدم ايمان به خدا و روز قيامت و همنشينى با شيطان شمرده است و آيه 47 سوره انفال، مسلمانان را از همسوئى با كفّار كه اعمالشان رياكارانه بوده است نهى مى كند.پاسخ تفصیلی: ریا نقطه مقابل اخلاص است، که در آیات و روایات اسلامى از آن مذمّت شده است و آن را عاملى براى بطلان اعمال و نشانه اى از نشانه هاى منافقان و نوعى شرک به خدامعرفى کرده اند.
ریاکارى تخریب کننده فضایل اخلاقى و عاملى براى پاشیدن بذر رذایل در روح و جان انسانهاست. ریاکارى اعمال را تو خالى و انسان را از پرداختن به محتوا و حقیقت عمل باز مى دارد. ریاکارى یکى از ابزارهاى مهّم شیطان براى گمراه ساختن انسانهاست.
با این اشاره به آیات قرآنمراجعه می کنیم و چهره ریاکاران و نتیجه اعمال آنها را بررسى مى کنیم.
1ـ در آیه264 سورهبقره، منّت گذاردن و آزار دادن و ریاکردن در یک ردیف شمرده شده و همه آنها را موجب بطلان و نابودى صدقات (و اعمال نیک) معرفى مى کند بلکه تعبیراتى از این آیهنشان مى دهد که شخص ریاکار ایمانبه خداو روز آخرتندارد؛ مى فرماید: (اى کسانى که ایمانآورده اید انفاقهاى خود را با منّت و آزار باطل نکنید!)؛ «یا اَیـُّهَا الَّذینَ آمَـنُوا لاتُـبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الاَْذى»، سپس این گونه افراد را به کسى تشبیه مى کند که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى نماید و به خداو روز رستاخیز ایمانندارد!«کَالَّذى یُنْفِقُ مالَهُ رِیاءَ النّاسِ وَ لایُوْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَومِ الاَْخِرِ».
در ذیل آیه، مثال بسیار گویا و پر معنایى براى این گونه اشخاص زده و مى فرماید: (مثل [کار] او همچون قطعه سنگى است که بر آن قشر نازکى از خاک باشد [و بذرهایى در آن افشانده شود] و رگبار باران بر آن فرود آید [و همه خاکها و بذرها را با خود بشوید و با خود ببرد] و آن را صاف [و خالى از همه چیز] رها سازد)؛ «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوان عَلَیْهِ تُرابٌ فَاَصابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً».
این گونه اشخاص [به یقین] (از کارى که انجام داده اند بهرهاى نمى گیرند و خداوند کافران را هدایت نمى کند!)؛ «لایَقـْدِرُونَ عَلى شَىء مِّـمّا کـَسَبُوا وَ اللّهُ لاْیَهْـدِى الْـقَوْمَ الکاِفِرینَ».
در این آیهتلویحاً یک بار ریاکاران را فاقد ایمانبه خداو روز قیامتمعرفى کرده و یک بار به عنوان قوم کافر، و اعمال آنها را هیچ و پوچ و فاقد هرگونه ارزش مى شمرد چرا که بذر اعمالشان در سرزمین ریاکارى پاشیده شده که هیچ گونه آمادگى براى رشد و نمو ندارد. این احتمال نیز در تفسیر آیهوجود دارد که ریاکاران خودشان همانند قطعه سنگى هستند که قشر نازکى از خاک بر آن است و هیچ گونه بذر مفیدى را پرورش نمى دهد؛ آرى! قلب آنها همچون سنگ و روحشان نفوذ ناپذیر و اعمالشان بى ریشه و نیّاتشان آلوده است.
جالب این که در آیهاى که پشت سر این آیهدر همان سورهبقره آمده است اعمال خالصان و مخلصان را به باغى پر برکت تشبیه مى کند که بذر و نهال صالح در آن کاشته شده و باران کافى بر آن مى بارد و نور آفتاب از هر سو به آن مى تابد و نسیم باد از هر طرف به آن مى وزد و میوه و ثمره آن را مضاعف مى سازد.
2ـ در آیه110 سورهکهف، پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) را مخاطب قرار داده و دستور مى دهد مساله توحیدخالص را به عنوان اصلاساسى اسلامبه مردم برساند؛ مى فرماید: (بگو من بشرى همچون شما هستم [تنها امتیاز من این است که] به من وحى مى شود که معبود شما تنها یکى است)؛ «قُلْ اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى اِلَىَّ اَنَّما اِلـهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ».
سپس نتیجه گیرى مى کند که بر این اساس، اعمال باید از هر نظر خالص و خالى از شرک باشد و مى فرماید: (پس هر کس امید به لقاى پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نسازد!)؛ «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ اَحَدَا».
به این ترتیب، شرک در عبادت، هم اساس توحیدرا ویران مى سازد و هم اعتقاد به معادرا؛ و به تعبیر دیگر، گذرنامه ورود در بهشتجاویدان عمل خالص است.
قابل توجّه این که در شان نزول این آیهآمده است که مردى به نام «جُنْدَب بن زُهِیْر خدمت رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) عرض کرد من کارهایم را براى خدابه جا مى آورم و هدفم رضاى اوست امّا هنگامى که مردم از آن آگاه مى شوند مسرور و شاد مى شوم؛ پیامبر فرمود:«اِنَّ اللّهَ طَیِّبٌ وَ لایَقْبَلُ اِلاَّ الَطَیِّبَ وَ لایَقْبَلُ ما شُورِکَ فیهِ»؛ (خداوند پاک است و جز عمل پاک را نمى پذیرد و عملى که غیر او در آن شرکت داده شود مقبول او نخواهد بود!) سپس آیهفوق نازل شد.(1)
در شان نزول دیگرى آمده است که مردى خدمتش عرض کرد: «من جهادفى سبیل اللّه را دوست دارم و در عین حال دوست دارم مردم موقعیّت مرا در جهادبدانند.» در این هنگام آیهفوق نازل شد.(2)
شبیه همین معنى در مورد انفاق در راه خداو صله رحمنیز نقل شده است(3) و نشان مى دهد که آیهبالا بعد از سوالات گوناگون در مورد اعمال آلوده به اهداف غیر خدایى نازل شده است و ریاکار به عنوان مشرک و کسى که ایمانمحکمى به آخرتندارد، معرفى گردیده است.
در حدیثدیگرى نیز از رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «مَنْ صَلّى یُرایِى فَقَدْ اَشْرَکَ وَ مَنْ صامَ یُرایى فَقَدْ اَشْرَکَ وَ مَنْ تَصَّدقَ یُرایى فَقَدْ اَشْرَکَ ثُمَّ قَرَءَ «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ ...»»؛ (کسى که نمازرا به خاطر ریابخواند مشرک شده و کسى که روزهرا براى ریابه جا آورد مشرک شده و کسى که صدقهو انفاق را براى ریاانجام دهد مشرک شده سپس آیه: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ ...» را تلاوتفرمود).(4)
3ـ همچنین در آیه142 سورهنساء، ریارا یکى از اعمال منافقان شمرده مى فرماید: (منافقین مى خواهند خدارا فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى دهد و هنگامى که به نمازمى ایستند از روى کسالت است و در برابر مردم ریامى کنند و خدارا جز اندکى یاد نمى کنند!)؛ «ِانَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ اِذَا قامُوا اِلَى الصَّلوهِ قَامُوا کُسَالى یُرآوُنَ النَّاسَ وَ لاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ اِلاّ قَلِیلاً».
این نکته قابل توجّه است که نفاق نوعى دوگانگى ظاهر و باطن است و ریاکارى نیز شکل دیگرى از دوگانگى ظاهر و باطن مى باشد چرا که ظاهر عمل الهى و باطن آن شیطانى و ریایى است و به خاطر جلب توجّه مردم! بنابراین، طبیعى است که ریاجزء برنامه منافقان باشد.
4ـ در آیه38 سورهنساء، اعمال ریایى را همردیف عدم ایمانبه خداو روز قیامتو همنشینى با شیطان شمرده مى فرماید: (آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى کنند و ایمانبه خداوند و روز باز پسین ندارند [چرا که شیطان رفیق و همنشین آنها است] و کسى که شیطان قرین اوست بد قرینى انتخاب کرده است)؛ «وَ الَّذینَ یُنفِقُونَ اَمْوالَهُمْ رِیَاءَ النَّاسِ وَ لاَ یُوْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الاْخِرِ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِیْناً فَسَآءَ قَرِیناً».
به این ترتیب، ریاکاران دوست شیطان و فاقد ایمانقاطع به مبدا و معادهستند.
5ـ در آیه47 سورهانفال، خداوند مسلمانان را از همسویى با کفّار که اعمالشان ریاکارانه و از روى هوا پرستى و خود نمایى بوده است نهى مى کند، مى فرماید: (مانند کسانى نباشید که از سرزمین خود به خاطر هواپرستى و غرور و خودنمایى در برابر مردم بیرون آمدند! و مردم را از راه خداباز مى داشتند و خداوند به آنچه عمل مى کنند احاطه [کامل] دارد)؛ «وَ لاتَکُونُوا کالـَّذینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِیاءَ النَّاسِ وَ یَصـُدّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ وَ اللّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیْطٌ».
طبق قراینى که در آیهموجود است به تصدیق مفسّران، آیهاشاره به حرکت سپاهیان قریشبه سوى میدان بدراست که به هنگام خارج شدن از مکّه آلات لهو و لعب و بعضى از خوانندگان و شراب همراه خود آوردند حتّى اگر دم از بت پرستى مى زدند آنهم ریاکارانه و عملاً براى جلب نظر بت پرستان بود.
بعضى ازمفسّران نیزگفته اند از آنجا که بدریکى از مراکز تجمّع و از بازارهاى عرب بود و درعرض سال گاهى در آنجا اجتماع مى کردند، ابوجهلمخصوصاً وسایل عیش و نوش را با خود برد و هدفش این بود که از همه کسانى که با آنجا آشنا بودند زهر چشم بگیرد.
به هر حال قرآنمومنان را از این گونه کارها نهى مى کند و به آنها دستور مى دهد که با رعایت تقواو اخلاص بر همه مشکلات غلبه کنند و سرنوشت ریاکاران هوسباز و بى تقوارا در میدان بدرفراموش ننمایند.
6ـ بالاخره در آیات4 الی 7 سورهماعون، باز هم از ریاکارى به بیان دیگرى نکوهش مى کند و مى فرماید: (واى بر نمازگزارانى که نمازرا به دست فراموشى مى سپارند و از آن غفلت مى کنند، آنها که ریامى کنند و مردم را از ضروریّات زندگى باز مى دارند)؛ «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ، اَلَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ ، اَلَّذینَ هُمْ یُرآوُنَ وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ».
تعبیر به «ویل» در قرآنمجید در 27 مورد آمده است و غالباً در مورد گناهان بسیار سنگین و خطرناک است. به کار بردن، این تعبیر در مورد ریاکاران نیز حکایت از شدّت زشتى عمل آنها مى کند.
از آنچه در آیات بالا آمد زشتى این گناهو خطرات آن براى سعادت انسان آشکار مى شود و بخوبى روشن مى گردد که یکى از موانع مهمّ تهذیب نفس و پاکى قلب و روح همین ریاکارى است که نقطه مقابل آن خلوص نیّت و پاکى دل است.(5)
ریا، زمینه ساز بطلان اعمال
ریا یعنی خودنمایی و خود را به دیگران نشان دادن؛ یعنی انسان عمل را به این انگیزه انجام می دهد که دیگران ببینند و تعریف و تمجید کنند و او از این تعریف ها لذت ببرد و خوشحال شود.
منافقان می خواهند خدا را فریب دهند؛ در حالی كه او آن ها را فریب می دهد؛ و هنگامی كه به نماز بر می خیزند، با كسالت بر می خیزند؛ و در برابر مردم ریا می كنند؛ و خدا را جز اندكی یاد نمی نمایند. (نساء/142)
نقطه مقابل اخلاص «ریا» است، كه در آیات و روایات اسلامی از آن مذمت شده است و آن را عاملی برای بطلان اعمال و نشانه ای از نشانه های منافقان و نوعی شرک به خدا معرفی كرده اند. ریاكاری تخریب كننده فضائل اخلاقی و عاملی برای از بین بردن لطافت روح و جان انسان هاست. ریاكاری اعمال را ضایع و انسان را از پرداختن به محتوا و حقیقت عمل باز میدارد. انسان ریاكار مستمر در اندیشه ظاهر عمل خویش بوده و از كیفیت باطن آن باز می ماند.
ریا انسان را از خدا دور و به بندگان او وابسته می سازد، به بندگانی كه با ثنا و چرب زبانی موجبات خوشحالی ریاكاران را فراهم می سازند. ریاكاری یكی از ابزارهای مهم شیطان برای گمراه ساختن انسان هاست. او از نیاز ذاتی انسان ها به تعریف و تمجید سوء استفاده نموده و او را به چاه تاریک خودبینی و نگریستن در ظاهر اعمال فرو می اندازد.
تعبیر به «ویل» در قرآن مجید در27 مورد آمده است و غالباً در مورد گناهان بسیار سنگین و خطرناک است. به کار بردن، این تعبیر در مورد ریاکاران نیز حکایت از شدت زشتی عمل آنها می کند
ریاکاری تخریب کننده فضائل اخلاقی و عاملی برای پاشیدن بذر رذائل در روح و جان انسانهاست. ریاکاری اعمال را تو خالی و انسان را از پرداختن به محتوا و حقیقت عمل باز می دارد.
ریاکاری یکی از ابزارهای مهم شیطان برای گمراه ساختن انسانهاست.
قرآن مۆمنان را انجام اعمال همراه با ریا نهی می کند و به آنها دستور می دهد که با رعایت تقوا و اخلاص بر همه مشکلات غلبه کنند و سرنوشت ریاکاران هوسباز و بی تقوا را در میدان بدر فراموش ننمایند.
در آیه ی دیگری از قرآن کریم است که می فرماید: «وای بر نمازگزارانی که نماز را به دست فراموشی میسپارند و از آن غفلت می کنند، آنها که ریا می کنند و مردم را از ضروریات زندگی باز می دارند.»
تعبیر به «ویل» در قرآن مجید در 27 مورد آمده است و غالباً در مورد گناهان بسیار سنگین و خطرناک است. به کار بردن، این تعبیر در مورد ریاکاران نیز حکایت از شدت زشتی عمل آنها می کند.
از آنچه در آیات قرآن آمده زشتی گناه ریا و خطرات آن برای سعادت انسان آشکار می شود و بخوبی روشن می گردد که یکی از موانع مهم تهذیب نفس و پاکی قلب و روح همین ریا کاری است که نقطه مقابل آن خلوص نیت و پاکی دل است.(تفسیر قرطبی، ج6، ص 4108، و4109121- همان.122- همان.123- الدر المنشور ؛ طبق تفسیر المیزان، ج13، ص 407)
ریا انسان را از خدا دور و به بندگان او وابسته می سازد، به بندگانی كه با ثنا و چرب زبانی موجبات خوشحالی ریاكاران را فراهم می سازند. ریاكاری یكی از ابزار های مهم شیطان برای گمراه ساختن انسان هاست. او از نیاز ذاتی انسان ها به تعریف و تمجید سوء استفاده نموده و او را به چاه تاریک خودبینی و نگریستن در ظاهر اعمال فرو می اندازد
ریای در نماز در قرآن
قرآن کریم در خصوص ریای در نماز دو آیه دارد:
پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند؛ آنان که ریا می کنند.«ماعون،4-6»
در آیه دیگر ریای در نماز را علامت «نفاق» معرفی می کنند:
منافقان با خدا نیرنگ می کنند و حال آن که او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.«نساء،142»
نشانه های ریاكاران
· اگر تنها باشد، اعمال خود را با كسالت انجام میدهد!
· اگر در میان مردم باشد، با نشاط انجام می دهد!
· هرگاه او را مدح و ثنا گویند، بر عملش می افزاید!
· هرگاه ثنا نگویند، از آن می كاهد!
یادمان باشد مرز بین اخلاص و ریا اندیشه و نیات ماست و نیات ما بر هیچ كس جز خدای باریک و تعالی مشخص نیست، پس به خاطر افكار خود بر دیگران بد گمان نشویم و آنان را به ریا متصف ننماییم كه كاری بس ناپسند است.
گویند مرحوم شیخ مرتضی انصاری(قدس سره) همه روزه به زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) مشرف و در مقابل ضریح، زیارت جامعه می خواندند. روزی شخصی از غرض ورزان به مرحوم شیخ عرض كرد: تا كی این همه ریا كاری!؟ شیخ با كمال متانت و خوشرویی فرمود: شما هم این ریا را انجام دهید...
از نظر قران ریا چیست و ریا کار چه کسی است.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
رياء بمعنى تظاهر و نشان دادن به غير است و آن اين است كه كار خوبى انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن به مردم باشد نه براى تقرّب به خدا «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذِي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ»( 1) صدقات خود را با منّت گذاشتن و اذيت باطل نكنيد. مثل آن كس كه مال خويش براى تظاهر به مردم خرج مي كند كه عمل چنين شخصي باطل است.
رياء عبارت است از اين كه انسان بخواهد با نشان دادن اعمال و كارهاي نيك خود به ديگران در پيش آنان اعتبار و منزلت كسب كند.(2) و اگر عبادتي انجام مي دهد يا اقدام به كار خيري و عمل صالحي مي كند، هدفش اين است كه مردم را از كار خود آگاه كند و مردم او را تمجيد و ستايش كرده، انسان خوبي بدانند.
در مقابل رياء اخلاص قرار دارد كه عبارت است از خالص كردن قصد و نيت براي خداوند متعال و خالي كردن نيت از غير خدا و اين كه همه كارها فقط و فقط براي اطاعت امر پروردگار و كسب رضاي الهي انجام شود.
نكته مهم اين كه در بسياري از موارد واقعاً انجام كاري به صورت آشكار ريا نيست، بلكه انجام وظيفه است، ولي شيطان وسوسه مي كند تا انسان را از فيض شركت در انجام كارهاي خير و عبادات دسته جمعي باز دارد، بايد اين موارد را شناخت و براي مبارزه با شيطان شائبه ريا را ناديده گرفت و آنها را آشكارا انجام داد؛ زيرا امروزه بسياري از كارها مثل شركت در نماز جمعه و جماعات و نماز خواندن در مسجد و... يك امر عادي است و جنبه ريايي ندارد .
اگر بخواهيم نشانههاي اشخاص رياكار كه عمل خود را آلوده ميكنند بدانيم، بايد آن را ميان كلمات معصوم(ع) جستجو كنيم.
در آيات و روايات اسلامى از آن مذمّت شده است و آن را عاملى براى بطلان اعمال و نشانهاى از نشانههاى منافقان و نوعى شرك به خدا معرفى كردهاند.
رياكارى تخريب كننده فضائل اخلاقى و عاملى براى پاشيدن بذر رذائل در روح و جان انسان هاست. رياكارى اعمال را تو خالى و انسان را از پرداختن به محتوا و حقيقت عمل باز مىدارد.
رياكارى يكى از ابزارهاى مهّم شيطان براى گمراه ساختن انسانهاست.(3)
اما اين كه رياكار چه كسي است و نشانه هاي آن چيست به آيات و روايات اشاره مي كنيم :
1- انَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُوْنَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ اذَا قَامُوا الَى الصَّلوةِ قَامُوا كُسَالى يُرَآؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ الَّا قَلِيلًا ؛ (4) منافقان مىخواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آنها را فريب مىدهد و هنگامى كه به نماز بر مىخيزند با كسالت بر مىخيزند و در برابر مردم ريا مىكنند و خدا را جز اندكى ياد نمىنمايند.
2- وَ الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَابِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِيناً فَسَآءَ قَرِيناً ؛ ( 5) و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مىكنند و ايمان به خدا و روز باز پسين ندارند. (چرا كه شيطان رفيق و همنشين آنها است) و كسى كه شيطان قرين او باشد بد همنشين و قرينى دارد.
3- وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ؛ (6) و مانند كسانى نباشيد كه از روى هوا پرستى و غرور و خود نمائى در برابر مردم از سرزمين خود (به سوى ميدان بدر) بيرون آمدند و (مردم را) از راه خدا باز مىداشتند (و سرانجام شكست خوردند) و خداوند به آنچه عمل مىكنند احاطه (و آگاهى) دارد.
4- فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ، الَّذينَ هُمْ يُرآؤُنَ وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ ؛( 7) پس واى بر نماز گزارانى كه، در نماز خود سهل انگارى مىكنند، همان كسانى كه ريا مىكنند، و ديگران را از وسائل ضرورى زندگى منع مىنمايند.
امير المؤمنين(ع) فرمود: «رياكار سه نشانه دارد: اگر مردم او را ببيند، سر حال و با نشاط ميشود. اما هنگامي كه به تنهايي عبادت ميكند، كسالت او را فرا ميگيرد. دوست دارد در تمام كارهايش مردم از او تعريف و تمجيد كنند».(8)
جهت مطالعه بيشتر به كتاب اخلاق در قرآن حضرت آيت ا... مكارم شيرازي، ج1، ص 281 مراجعه نمائيد.
ریا در قرآن[ویرایش]
واژه "ریا" در قرآن پنج مرتبه تکرار شده است که سه مرتبه بصورت مصدر و دو بار به صورت فعلی و معنای آن به همان معنای اصطلاحی میباشد.
1. ریا در انفاق:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ...»؛(سوره بقره/264) ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمیآورد.
2. ریا در رفتن به جنگ با دشمنان:
«وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاء النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ...»؛(سوره انفال/47) و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود را به سوی میدان بدر بیرون آمدند و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند.
خداوند در این آیه، غرور و ریا را از آفات قدرت در جبهههای جنگ به شمار میآورد.
3. ریا به طور مطلق:
«الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ»؛ (سوره ماعون/6) همان کسانی که ریا میکنند.
ریاکاران چه کسانی هستند.[ویرایش]
1. کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ...»؛ ای مؤمنان صدقات و كمك های خود را با منت و آزار باطل مسازيد مانند كسی كه مالش را برای خودنمايی انفاق می كند و در دل به خدا و روز رستاخيز ايمان ندارد... (سوره بقره، 264)
با توجه به تفسیری که در مورد این آیه آمده است افرادی را که صدقه میدهند و به دنبالش منت میگذارند و اذیت میکنند تشبیه به افراد ریاکار بیایمان کرده که صدقاتشان باطل و بیاجر است.[۳] یعنی عمل شخص ریاکار از ابتدای عملش باطل است چون چنین شخصی اصلاً ایمان به خدا و روز جزا ندارد که از او کاری پذیرفته شود.
2. منافقان:
«إِنَّ الْمُنَافِقِينَ... يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً»؛ (سوره نساء/142) منافقان... هنگامی که به نماز برمیخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.
3. تکذیب کنندگان روز جزا:
«أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ... الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ»؛ (سوره ماعون/1و6) آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟!... همان کسانی که ریا میکنند.
همنشینان شیطان:
«وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قِرِينًا»؛(سوره نساء/38) و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و همنشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد بد همنشین و قرینی است.
مَثل اعمال ریاکارانه در قرآن:
«...فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ لاَيَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ (سوره بقره/264) (کار ریاکار یا منت گذار) همچون قطعه سنگ صافی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند، آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی بدست نمیآورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
این آیه وجه شباهت ریاکار را به سنگی که قشر نازکی از خاک روی آن را پوشانده بیان میکند و آن بیاثر و سست بودن عمل است. همچنان که خاکی که روی سنگِ صاف قرار دارد با بارانی از بین رفته و نمیتواند اثر داشته باشد، ریاکاران نیز از اعمالشان هیچ گونه بهرهای نمیبرند.
ریا در عبادت[ویرایش]
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده: هر کس نماز بخواند و ریا کند شرک ورزیده و هر که روزه بگیرد و ریا کند شرک ورزیده و هر که صدقه دهد و ریا کند شرک ورزیده.[۴]
آنگاه این آیه را خواند: «فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛ ([[سوره کهف، 110) پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.
ریا در نماز[ویرایش]
«إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً»؛ منافقان در مقابل خدا با خدعه و نيرنگ رفتار می كنند در حالی كه خداوند نقشه های آنان را نقش بر آب می سازد. آنها هنگامی كه به نماز برمی خيزند از روی كسالت و بی حالی به عبادت می ايستند، در برابر مردم تظاهر و خودنمايی می كنند ولی در باطن كمتر به ياد خدا هستند. (سوره نساء، 142)
ریاکاری در نماز از ویژگی های منافقان و نشانههای نفاق به شمار رفته است: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً»؛ (سوره نساء/142) منافقان میخواهند خدا را فریب دهند و هنگامی که به نماز برمیخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پرسیدند: چگونه انسان با خداوند خدعه میکند، فرمود: به امر خداوند عمل میکند و از این عمل، غیر خدا را قصد میکند بنابراین از ریا و تظاهر بپرهیزید که ریا، شرک است.[۵]
در درّالمنثور از علی بن ابیطالب علیه السلام روایت شده که در تفسیر الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ در آیه «فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ × الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ × الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ × وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ»؛ وای بر نمازگزارانی كه از ياد خدا غافل اند، آنان كه در عبادت جز ريا و خودنمايی انگيزه ای ندارند. (سوره ماعون، 4ـ7)
فرمود: «یعنی با نماز خود ریا میکنند».[۶]
در این آیه ریاکارانِ در نماز به عذاب تهدید شدهاند.[۷] زیرا "ویل" در اصل به معنای عذاب و هلاکت است و کلمهای است که برای تهدید به عذاب بکار میرود.[۸]
پیامدهای ریاکاری[ویرایش]
1.بطلان عمل:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ...»؛ (سوره بقره/264) ای کسانی که ایمان آوردهاید بخشش های خود را با منت و آزار باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکند...
امام صادق عليه السلام فرمود: ...كُلُّ الْبِرِّ مَقْبُولٌ إِلَّا مَا كَانَ رِئَاء...؛ تمام كارهای نيك مورد قبول خدا است جز عملی كه از روی ريا باشد. (بحارالانوار، ج75، ص281)
در روايت ديگری از آن بزرگوار نقل شده است كه فرمود: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَی عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ عليه السلام يَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَا خَيْرُ شَرِيكٍ مَنْ أَشْرَكَ مَعِي غَيْرِي فِي عَمَلٍ عَمِلَهُ لَمْ أَقْبَلْهُ إِلَّا مَا كَانَ لِي خَالِصا؛ خدای عزّوجلّ می فرمايد: من بهترين شريكم. پس ـ ای بنده من ـ ديگری را در عبادت من شريك مساز زيرا هر كس در عملی كه انجام می دهد ديگری را شريك سازد تمام اعمال او را نمی پذيرم جز عملی كه خالص برای من باشد. (كافی، ج2، ص295)
و نيز فرمود: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ عليه السلام كُلُّ رِيَاءٍ شِرْكٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَی النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ؛ هر گونه ريايی شرك است، هر كس برای مردم كار كند پاداشش به عهده مردم است و هر كس برای خدا كار كند ثوابش بر خدا است. (كافی، ج2، ص293)
محمد بن عرفه می گويد: امام رضا عليه السلام به من فرمود: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ قَالَ قَالَ لِيَ الرِّضَا عليه السلام وَ يْحَكَ يَا ابْنَ عَرَفَةَ اعْمَلُوا لِغَيْرِ رِيَاءٍ و َلَا سُمْعَةٍ فَإِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَيْرِاللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَی مَا عَمِل...؛ وای بر تو ای پسر عرفه كار كنيد نه به منظور ريا و كسب شهرت زيرا هر كس كه برای غير خدا كار كند خدا او را به كاری كه انجام داده وامی گذارد... (كافی، ج2، ص293)
در حديثی از پيامبر اكرم صلی اللّه عليه و آله و سلم می خوانيم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله عليه و آله إِنَّ الْمَلَكَ لَيَصْعَدُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً بِهِ فَإِذَا صَعِدَ بِحَسَنَاتِهِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ اجْعَلُوهَا فِي سِجِّينٍ إِنَّهُ لَيْسَ إِيَّايَ أَرَادَ بِهَا...؛ فرشته عمل بنده ای را بالا می برد و از آن خوشحال و مسرور است ولی چون آن عمل را كه به صورت كارهای نيك است بالا می برد خدای عزّوجلّ می فرمايد: آن اعمال را در سجّين: ديوان اعمال گنهكاران بگذاريد زيرا اين اعمال را به خاطر من انجام نداده بلكه برای ريا و خودنمايی بوده است. (كافی، ج2، ص294)
2.محرومیّت از محبّت خدا:
«... إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا... وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ...»؛ (سوره نساء/36-38) خداوند کسی را که متکبر و فخرفروش است دوست نمیدارد... و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کنند...
3.ریا، موجب همدمی با شیطان:[۹]
«وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قِرِينًا»؛ (سوره نساء/38) و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است.
4.شرک خفی:
از امام صادق علیه السلام روایت شده: کُلُّ رئاءٍ شِرْکٌ إنَّه مَنْ عَمِلَ لِلنّاسِ کان ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ و من عَمِلَ للهِ کان ثوابُهُ عَلَی اللهِ؛ هر گونه ریایی شرک است، هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهده مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.[۱۰]
منظور از شرک، شرک خفی است که با ایمان منافات ندارد بلکه با کمالِ ایمان منافی است.
علامت های ریاکار[ویرایش]
پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلم فرمود: ...وَ أَمَّا عَلَامَةُ الْمُرَائِي فَأَرْبَعَةٌ يَحْرِصُ فِي الْعَمَلِ لِلَّهِ إِذَا كَانَ عِنْدَهُ أَحَدٌ وَ يَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ و َيَحْرِصُ فِي كُلِّ أَمْرِهِ عَلَی الْمَحْمَدَةِ وَ يُحْسِنُ سَمْتَهُ بِجُهْدِه؛ در تنهايی كِسل و بی حال است و در انظار مردم با نشاط و فعال و در همه كارهايش به مدح و ثنای ديگران حساس و آزمند است و تمام كوشش او بر اين است كه ميان مردم وجهه ای زيبا و نيكو داشته باشد.[۱۱]
اميرمؤمنان عليه السلام می فرمايد: بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِي يَنْشَطُ إِذَا رَأَی النَّاسَ وَ يَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ و َيُحِبُّ أَنْ يُحْمَدَ فِي جَمِيعِ أُمُورِه؛ رياكار سه نشانه دارد: در انظار مردم با حال و با نشاط می نمايد و در تنهايی كسل و بی حال و دوست می دارد كه مردم تمام كارهای او را بستايند.[۱۲]
ریا در روایات اسلامی
در احادیث اسلامی فوق العاده به این مساله اهمیت داده شده و ریاکاری به عنوان یکی از خطرناکترین گناهان معرفی شده است که به گوشه ای از آن در ذیل اشاره می شود:
1- در حدیثی از پیغمبر اکرم می خوانیم: «اخوف ما اخاف علیکم الریا والشهوة الخفیة؛ خطرناکترین چیزی که از آن بر شما می ترسم ریاکاری و شهوت پنهانی است! » (124)
[287]
ظاهرا منظور از شهوت پنهانی همان انگیزه های مخفی ریاکاری است.
2- در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است: «ادنی الریاء شرک؛ کمترین ریا شرک به خداست. » (125)
3- باز از همان حضرت آمده است که فرمود: «لایقبل الله عملا فیه مقدار ذرة من ریاء؛ خداوند عملی را که ذره ای از ریا در آن باشد قبول نمی کند! » (126)
4- در حدیث دیگری از همان بزرگوار آمده است «ان الم-رائی ی-نادی ع-لیه ی-وم القیامة یا فاجر یا غادر یامرائی ضل عملک و حبط اجرک اذهب فخذ اجرک ممن کنت تعمل له؛ روز قیامت شخص ریا کار را صدا می کنند و می گویند ای فاجر! ای حیله گر پیمان شکن! و ای ریاکار! اعمال تو گم شد و اجر تو نابود گشت برو و پاداش خود را از کسی که برای او عمل کردی بگیر! » (127)
5- یکی از اصحاب می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله را گریان دیدم، عرض کردم: چرا گریه می کنید؟ فرمود: «انی تخوفت علی امتی الشرک، اما انهم لایعبدون صنما و لا شمسا و لا قمرا و لا حجرا، و لکنهم یرائون باعمالهم؛ من بر امتم از شرک و چند گانه پرستی بیمناکم! بدانید آنها بت نخواهند پرستید و نه خورشید و ماه و قطعات سنگ را، ولی در اعمالشان ریا می کنند (و از این طریق وارد وادی شرک می شوند) . » (128)
6- در حدیث دیگری از همان حضرت صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: ان الملک لیصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسناته یقول الله عزوجل اجعلوها فی سجین انه لیس ایای اراد بها؛ فرشته عمل بنده ای را با شادی به آسمان می برد هنگامی که حسنات او را به بالا می برد خداوند عزوجل می فرماید آن را در جهنم قرار دهید، او عمل خود را به نیت من انجام نداده است! » (129)
7- باز در حدیث دیگری از همان حضرت صلی الله علیه و آله می خوانیم: «یقول الله سبحانه انی اغنی الشرکاء فمن عمل عملا ثم اشرک فیه غیری فانا منه بری ء و هو للذی اشرک به دونی؛ خداوند سبحان می فرماید: من بی نیازترین شریکانم، هرکس عملی بجا آورد و غیر مرا
[288]
در آن شریک کند من از او بیزارم، و این عمل از آن کسی است که شریک قرار داده نه از آن من! » (130)
این هفت حدیث پر معنی و تکان دهنده که همه از پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است بخوبی نشان می دهد گناه ریا به قدری عظیم است که چیزی با آن برابری نمی کند و این به خاطر آثار بسیار بدی است که ریا در فرد و جامعه و در جسم و روح انسان ایجاد می کند.
از امامان معصوم علیهم السلام احادیث تکاندهنده ای دیده می شود، از جمله:
8- در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم که از جدش نقل می کند: «سیاتی علی الناس زمان تخبث فیه سرائرهم و تحسن فیه علانیتهم، طمعا فی الدنیا لایریدون ما به عند ربهم یکون دینهم ریاء، لایخالطهم خوف یعمهم الله بعقاب فیدعونه دعاء الغریق فلایستجیب لهم؛ زمانی بر مردم فرا می رسد که باطن آنها آلوده و ظاهرشان زیبا است، و این به خاطر طمع در دنیا می باشد، هرگز آنچه را نزد پروردگارشان است اراده نمی کنند، دین آنها ریا است، و خوف خدا در قلبشان نیست، خداوند مجازاتی فراگیر بر آنها می فرستد و آنها همچون فرد غریق او را می خوانند ولی دعای آنان را اجابت نمی کند! » (131)
9- در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: «کل ریاء شرک انه من عمل للناس کان ثوابه للناس و من عمل لله کان ثوابه علی الله؛ هر ریائی شرک است، هر کس برای مردم عمل کند پاداش او بر مردم است، و هر کس برای خدا عمل کند ثوابش بر خداست! » (132)
10- در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علیه السلام می خوانیم: «المرائی ظاهره جمیل و باطنه علیل ... ؛ ریا کار ظاهر عملش زیبا و باطنش زشت و بیمار است! » (133)
و نیز فرمود: «ما اقبح بالانسان باطنا علیلا و ظاهرا جمیلا؛ چه زشت است که باطن
"ریا" از مادّۀ "رأی" به معنی این است که شخص کاری را به انگیزۀ جلب توجه مردم انجام دهد.[1] و نیز به معنای تظاهر و نشان دادن به غیر است.[2]
و در اصطلاح به معنی این است که انسان کار خوبی انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن به مردم باشد نه برای خدا، خواه این کار عبادی باشد مانند نماز و خواه غیر عبادی باشد مانند انفاق.
ریا در قرآن:
واژۀ "ریا" در قرآن پنج مرتبه تکرار شده است که سه مرتبه بصورت مصدر و دو بار بصورت فعلی و معنای آن به همان معنای اصطلاحی میباشد.
1- ریا در انفاق:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ»(بقره/2644)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمیآورد.»
2- ریا در رفتن به جنگ با دشمنان:
«وَ لاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِم بَطَرًا وَ رِئَاء النَّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ »(انفال/477)
«و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خود نمایی در برابر مردم، از سرزمین خود را به سوی میدان بدر بیرون آمدند و (مردم را) از راه خدا باز میداشتند.»
خداوند در این آیه، غرور و ریا را از آفات قدرت در جبهههای جنگ به شمار میآورد.
3- ریا بطور مطلق:
«الذینَ هُم یَرَاءُون »(مائون/6)
«همان کسانی که ریا میکنند.»
ریا کاران چه کسانی هستند:
1- کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ»(بقره/264)
با توجه به تفسیری که در مورد این آیه آمده است افرادی را که صدقه میدهند و به دنبالش منّت میگذارند و اذیّت میکنند تشبیه به افراد ریاکار بیایمان کرده که صدقاتشان باطل و بیاجر است.[3] یعنی عمل شخص ریاکار از ابتدای عملش باطل است چون چنین شخصی اصلاً ایمان به خدا و روز جزا ندارد که از او کاری پذیرفته شود.
2- منافقان:
«إِنَّ الْمُنَافِقِینَ ... یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَ لاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً» (نساء/1422)
«منافقان... هنگامی که به نماز بر میخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.»
3- تکذیب کنندگان روز جزا:
«أرَأیتَ الَذی یُکَذِّبُ بِالدِین... الَذینَ هُم یُراؤُون»(ماعون/1و6)
«آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟!... همان کسانی که ریا میکنند.»
همنشینان شیطان:
« وَ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا »(نساء/388)
«و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و هم نشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد بد همنشین و قرینی است.»
مَثل اعمال ریا کارانه در قرآن:
« ... فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»(بقره/2644)
«(کار ریا کار یا منت گذار ) همچون قطعه سنگ صافی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند، آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی به دست نمیآورند و خداوند جمعیّت کافران را هدایت نمیکند.»
این آیه وجه شباهت ریا کار را به سنگی که قشر نازکی از خاک روی آن را پوشانده بیان میکند و آن، بیاثر و سست بودن عمل است .هم چنان که خاکی که روی سنگِ صاف قرار دارد با بارانی از بین رفته و نمیتواند اثر داشته باشد، ریا کاران نیز از اعمالشان هیچ گونه بهرهای نمیبرند.
ریا در عبادت:
از پیامبر اسلام (ص) روایت شده:
«هر کس نماز بخواند و ریا کند شرک ورزیده و هر که روزه بگیرد و ریا کند شرک ورزیده و هر که صدقه دهد و ریا کند شرک ورزیده »[4]
آنگاه این آیه را خواند:
«فَمَنْ کانَ یَرجُو لِقاءَ رَبِه فَلْیَعْمَل عَمَلاً صَالِحاً و لا یُشْرِک بِعبادَةِ رَبِه أحَداً » (کهف 1100)
«پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.»
ریا در نماز:
ریا کاری در نماز از ویژگیهای منافقان و نشانههای نفاق به شمار رفته است:
«إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَ لاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً» (نساء/1422)
«منافقان میخواهند خدا را فریب دهند و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت بر میخیزند، و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.»
از پیامبر اسلام (ص) پرسیدند: چگونه انسان با خداوند خدعه میکند فرمود:«به امر خداوند عمل میکند و از این عمل، غیر خدا را قصد میکند بنابراین از ریا و تظاهر بپرهیزید که ریا، شرک است.» [5]
در درّالمنثور از علی بن ابیطالب(ع) روایت شده که در تفسیر:
«الّذین هم یُرائون »(ماعون/6)
«همان کسانید که ریا می کنند»
فرمود:«یعنی با نماز خود ریا میکنند.»[6]
در این آیه ریا کارانِ در نماز، به عذاب تهدید شدهاند[7] زیرا "ویل"در اصل به معنای عذاب و هلاکت است و کلمهای است که برای تهدید به عذاب به کار میرود.[8]
پیامدهای ریا کاری:
1- باطل شدن انفاق:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ... » (بقره/2644)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکند...»
2- محرومیّت از محبّت خدا:
« ...إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا...و َالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ... » (نساء/36-388)
«خداوند کسی را که متکبر و فخر فروش است دوست نمیدارد...و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کنند...»
3- ریا، موجب همدمی با شیطان:[9]
«وَ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا » (نساء/388)
«و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز باز پسین ندارند (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است.»
4- شرک خفی:
از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده:
«کُلُّ رئاءٍ شِرْکٌ إنَّه مَنْ عَمِلَ لِلنّاسِ کان ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ و من عَمِلَ للهِ کان ثوابُهُ عَلَی اللهِ»
«هرگونه ریایی شرک است، هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهدۀ مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.»[10]
منظور از شرک، شرک خفی است که با ایمان منافات ندارد بلکه با کمالِ ایمان منافی است.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: مقالات کلاس چهارم، ،

